دانلود آهنگ سیاه دل به نام بغض قلم

یه صدایی آغشته به خون
در گوشم میگه آهسته برون
پر آشوبم با حس جنون
خودتو به اعماقم برسون
تو از من بگذر منو ببخشم
اگه تنت گرفته به ترکشه خشمم
اگه با بودنم برات باعثه شرمم
اگه رفتاری دیدی کمتر از شأنم
ولی بدون من همون سنگ سختم
که از وهمم قایم میشدم زیر تختم
پرسه میزدم تو آشفته بازار ذهنم
که اشکم شروع کرد به آزاره چشمم
کم کم قد کشیدمو رشد کردم
به گذشته ی تاریکم پشت کردم
که باید میخورد کلی فوش از من
با این حال کوبیدمشو و نوش کردم
ته قلمو می جوییدام شعر زاده شد
کاغذهایی که تو مشتم پاره شد
فریادم هیچوقت صدا نمیشد
من دنبال خودم که پیدا نمیشد

این قلم قطره قطره اشک ریخت
بامنیکه میدونست تهش هیچ
هی سگ دو زدیم هی سگ دو
دنیا انتظار چی داره از من و تو

سایه م بغضش گرفت
تا نوشتم از حال دلم
یه دوبه شک بین دوراهی
بینمتون بمونم یاکه برم

تو رگها جاری میشه می ره نیکوتین
هر روز نزدیک تر به گردن تیغ گیوتین
دستی نیومد همه هل دادن بیوفتیم
یادم نمیره که پشتم چی گفتین
خواستم خلایی رو پر کنم با بودنم
ولی عقب روندنم ... بازوندنم
واسه رهایی دستارو از بازو زدم
حیاط خلوته افکارمو جارو زدم
تو بیا گذر کن از لابلای ماهیتم
بفهمی چراگاهی خوبم گاهی بدم
ما بارها مردیم برای زیستن
کفن دوختیم سالها برای این تن
برای جنگ با دیوهای شبگرد خیال
که چشمهارو باز کنیم ببینیم نیستن
تو چی میدونی چی گذشته تو گذشته م
که الان مثل ریسمان از هم کسسته م
باهام حرف میزنن رو گونه هام اشکام
دارن به نقطه ی جوش می رسن خشمام
اومدن بسیار ناله های پوسیده
کدوم دیو به تاریکی وعده نور میده

این قلم قطره قطره اشک ریخت
بامنیکه میدونست تهش هیچ
هی سگ دو زدیم هی سگ دو
دنیا انتظار چی داره از من و تو

سایه م بغضش گرفت
تا نوشتم از حال دلم
یه دوبه شک بین دوراهی
بینمتون بمونم یاکه برم

منم ترکیبی از غم و خنده
شاید خدا با ابلیس تو زدوبنده
نمی دونم شاید اصلا باخته تو جنگش
ما مخلوق بیخبر از زیان و نفعش
ولی اینجام بین بودن رفتن
نداشتی انتظار و باز دیدی از من
چیزم نمیگم ولی بدون خیلی خستم
قصاوتم نکن وقتی پات نرفته کفشم
از دید من کل این دنیا سیاس
دیدگاه من ماروای جغرافیاس
وجودم واسه تاریکی بد فوبیاس
به چیزی بزرگتر از دعا داریم نیاز